دستبردار نبودند
تو را چیده بودند
و قرار نبود شرح ات
پنجرهای را باز کند
چند واژه ی حل نشده
میتوانست تو را در من حل کند
چشمانت را از سقوط پس بگیرد
و به اندوهی که
غمت را سگدو زده
سلامی بگوید
اشتباهی با واژههایی ور رفتم
که بیداری را نفهمید
اشتباهی خودم را تشییع کردم
در نام های چندرنگ
حواسم نبود
این خیسی را گیج مانده ام
حواسم نبود
تو را چیده بودند
در بلوغ نام های نارس
و “دوته هایت”[1] را تعارف کرده بودند به باد
من در این آغاز
رنگپریده ماندم
از اینهمه ادامه
که تو را می مکید بی شرح.
[1] -معنی بافتن یا بافته شدن می دهد و در منطقه ی شرق گیلان بیشتر برای بافتن موی سر استفاده می شود. در این شعر منظور موی بافته شده است.
Reviews
There are no reviews yet.