به  سایت انتشارات شب چله خوش آمدید.
نشر شب چله نشر شب چله
ورود / عضویت
ورودایجاد یک حساب کاربری

رمز عبور خود را فراموش کرده اید؟
لیست علاقه مندی ها
1 آیتم / ریال400.000
منو
نشر شب چله
1 آیتم / ریال400.000
  • صفحه اصلی
  • فروشگاه
  • وبلاگ
  • درباره ما
  • تماس با ما
ثبت اثر
پیشنهادات
View cart “شب بود فرزان زارع” has been added to your cart.
برای بزرگنمایی کلیک کنید
Homeشعر سپید دالاخون/سید مهدی نژادهاشمی/نشر شب چله
محصول قبلی
ماه قلاب/سید مهدی نژادهاشمی/نشر شب چله ریال1.100.000
بازگشت به محصولات
محصول بعدی
وهم آهو/یونس گرامی/نشر شب چله ریال1.200.000

دالاخون/سید مهدی نژادهاشمی/نشر شب چله

ریال1.100.000

مقایسه
افزودن به علاقه مندی
SKU: چاپ1403/رقعی/صفحات128/تیراژ500 Category: شعر سپید Tag: دالاخون/سید مهدی نژادهاشمی/نشر شب چله
اشتراک گذاری
  • Description
  • Reviews (0)
  • Shipping & Delivery
Description

 

1

 

مسافرهای فراموش‌خانه‌ی ابدی
به حد میر و مرگ
میر و پنج
پنجه در پنجه‌ی آفتاب
خلاف قاعده
شیر یا خط ندارد
بخت‌آزمایی زمین‌خوردن
بی‌بار و بنه
به ‌زودی سفر
به دیری سفر
روی آخرین پلکان گرگ باروها می‌ایستند
باورهای بی‌مرام جاده
که ماه سکه‌ی داغی‌ست وسط آسمان
به یک پول سیاه نمی‌ارزد
که آتش
سیلی محکمی‏ست بر باد
و باد خاکستر هیچ درختی را متوقف نمی‌کند
به ایستایی دوختن چشم به‌دور
این‌همه خودکشی درخت
این‌همه پرنده‌های مسافر
این‌همه مسافرهای پرنده
زیپ دهان آسمان‌خراش‌ها را به‌موقع نبسته است
که آسانسورها
گیر داده‌اند به گیر کردن ساعت شنی
بالا و پایین ندارد دنیا
این رو و آن رو
سکوت محض
فراگیر خفقان
و باد همیشه باد است
در پی کار خودش می‌رود
ابر خراش‌ها که ژست روشنفکری می‌گیرند
کار سخت می‌شود
به‌سختی از پله‌ها می‌شود بالا رفت
بالا بیاید
از نوک انگشت‌ها
تا سق‌سیاه جمجمه
مغزدانه‌های پوسیده
درخت نمی‌شوند
آسمان‌خراش
برای پرنده‌ها سر تکان می‌دهند
به تأسف مضاعف کلمه
دست‌هایی که در دایره‌ی روشویی
شناورند
از ماهی‌های پولک پران
فشنگ‌های پوکه پران
پشت میدان جنگ بی‌خبرند
درخت‌هایی رنده شده
باور شکسته
بارو شکسته
رد باروت زیر بال
رد سیاه سوختگی چشم
رد رودخانه
همه از تنفس می‌گذرند
به پوچی معادلات
جای کلاغ‌ها را
با مرغ دریایی عوض کن
خاصیت کلاغ‌ها غرق‌شدن در اموج است
بی‌خبر نمی‌ایستند
نمی‌مانند
برگ‌هایی که به سنگ‌فرش پناهنده می‌شوند
به درخت برنمی‌گردند
نامت را می‌شود قربانی پاییز گذاشت
نامت را می‌شود
تفنگ آماده‌ای گذاشت که به شب شلیک می‌شود
باروت زیر چشم‌هایت را پاک کن
درست مثل شهاب‌سنگ آرزوهایی
که وسط بیابان
سرش به سنگ می‌خورد
از این سنگ‏سار
گیاهی جان بدر نمی‌برد
و تو مرا دیگر
با یک سرانگشت نمی‌رقصانی
روی سنگ‌فرش‌های ماهی ندیده‌ی پیاده‌رو…

 

2

 

بیهوده مسیر عوض می‌کند
ماهی کپور
آب از سرچشمه گل‌آلود است
طغیان لب به جایی نمی‌رسد
خدا را نمی‌بوسد
فقط خواب بوی معجزه دارد
معجزه دارد بوی خواب
خیال فرض زلال
بااین‌همه
اگر قرار است باران بیاید
از لایه‌های صراحت معنا کم نمی‌کند
آرامش، سهوی اتفاقی‌ست
نابهنگام نبار
بار روی دوش رودخانه زیادت می‌کند
به مویه نشستن
دلم برای دیدنت نوشانوش تنگ است
به رنگ و رو باختن
زلال شکستن تا دوردست
کبود نشستن نزدیک
کپور ماهی
نزدیک به معجزه
رستگاری آفتاب از
صورت سرخ توست
همین آبی کبود
همین قزل‌آلای آلود به خال
خال برت ندارد
متروکه‌ی پایین دشت
به‌گل‌نشسته است
شبحی خاموش و بی‌کلام
صورت می‌شوید
در آب گل‌آلود
با رد ستاره‌ای در مشت
از کشاله‌ی آب‌های ناروان شاد
تکلف می‌گیرد به حرف
نارون
عریانی نابلد کلمه
که چقدر اردیجهنم بودی و من
رستگاری شب را
به آفتاب دوخته‌ام
حالا تعبیر خواب ماهی‌ها فرق می‌کند
شبی گل‌آلود
ماه اندود
ماترک ماه ترک‌بردار
به دست استجابت و لکنت حرف
لهجه‌ی بغض را بخاطر بسپار
از کدورت ابر باران می‌بارد
زلالی را کنار بگذار
آب از سرچشمه گل‌آلود است
خاک‌آلود
سنگ رود هزار بار هم بغض کند
ماه آلود مغموم نمی‌بارد
مگر به خفقان ستارگان بی‏عبور
مسیرهای منتهی به نماز شکسته‌ی خورشید
به لعبت مسافران هرجایی شب
مغبون
مغموم
از این هزار چاله‌ی نشستن
از این سیاه‌چاله‌ی بریدن
از امروزی دور
مجال آمدن نیست
تو به هیچ‌چیز نمی‌آیی
وقتی از شدت پشیمانی
ماه نقره‌ی داغی بر پیشانی‌نوشت است
همآغوش باران و کاهگل
و من بالادست رودخانه یاغی می‌شوم
به هر پرنده‌ای که
بوی بوسه به ماهی می‌دهد
قلاب‌سنگ
کدورت
رودخانه‌های نابلد..

 

 

 

 

 

3

 

رودخانه‌ای که اهل حاشیه آمدن نیست
تا کجا دوام می‌آورد
طغیان صدا برش ندارد
سنگ
ماه
پرنده
پرنده اگر پرنده بود
از پوکی‌استخوان رنج نمی‌کشید
آدم روی یک پا نمی‌ایستاد
استوار نبود به فروریختن
من از رنج مداومت صدا بر گوش حرف نمی‌زنم
از خراش روح
باران یا ابر
به چشم‌هایت بگو
از بغض‌های بی‌برگشت برگردند
از بلیط‌های یک‌طرفه‌ی بر دوباخت
به سرحدات تاخت‌وتاز
و موهایت اصرار دارد
جهان را سرپا نگه دارد
و موهایت
خط سپید رود است بر ساحل خزر
و موهایت که عمیق می‌شود
پشت‌گوش می‌اندازم
می‌توانی ماه‏تر از ماه باشی
خطوط صورتم عمیق حادثه باشد
به دره‌های عمیق عود و لذت
و گربه‌ای که روی کاناپه لم داده است
مرگ نیست
چه مرگت است
سیاه‌موی به سیاه‌گوش می‌رود
وسط برف مرداد
مرداد پیرمردی آلزایمر گرفته است
به بی‏بخاری موی سپید
این روزها که حافظه‌ام را از دست داده‌ام
ماه می‌پوشی
و راه امتداد تاریک‌خانه‌ای‌ست
که شیطان با سیگار برگ کوبائیش روشن کرده است
بیهوده این شب‌پره‌ها به سمت نور می‌روند
مماشات نکن
کافی‌ست
آدم‌ها را شبیه قبل دوست داشته باشی
گوزن‌ها را شبیه خرس قطبی
که به غار تنهایی خودشان بروند
مرا هم شبیه خوابی
که از سر گندم‌زار می‌پرد
اندازه‌ی تمام بیدار خوابی‌های مترسک
به کلاغی فکر می‌کنم
که از شانه‌ام پریده
و در موهایت گم شده است

Reviews (0)

Reviews

There are no reviews yet.

Be the first to review “دالاخون/سید مهدی نژادهاشمی/نشر شب چله” لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Shipping & Delivery

Related products

تمام شد
مقایسه
بستن

خورشید حجم

شعر سپید
ریال700.000
سکوت تا سمت زیبای ماه پُشت حصار عصر هراس هر روزه را طی می کند سپیدی سیّال حسرت زلال را
افزودن به علاقه مندی
Read more
نمایش سریع
مقایسه
بستن

دوتِه جعفر محمدی واجارگاهی

شعر سپید
ریال2.700.000
دست‌بردار نبودند تو را چیده بودند و قرار نبود شرح ‏ات پنجره‌ای را باز کند   چند واژه ‏ی حل
افزودن به علاقه مندی
Add to cart
نمایش سریع
مقایسه
بستن

برگی چند از دفترِ پاییز کاظم سادات‌اشکوری

شعر سپید
ریال600.000
متن کوتاه محصولات سایت در این بخش قرار میگیرد و تمامی محصولات این وب سایت با استفاده از فروشگاه ساز ووکامرس قرار گرفته است به راحتی میتوانید به دلخواه خود هر چقدر که بخواهید محصول در سایت اضافه کنید
افزودن به علاقه مندی
Add to cart
نمایش سریع
مقایسه
بستن

نامِ دیگری از دست‌ها

شعر سپید
ریال600.000
  سرنوشت را که می‌شنیدم همین! خنده‌ام می‌گرفت! و این‌ها همه پیش از دست‌های تو! یا سرنوشت را که مثال
افزودن به علاقه مندی
Add to cart
نمایش سریع
تبعید صدا
مقایسه
بستن

تبعید صدا واجارگاهی

شعر سپید
ریال650.000
  نمی‏ دانست خرمالوها کجای بی‌تابی را سر کشیده ‏اند که تشنه به زمین می‌افتند! کمی از اندوه را تبانی
افزودن به علاقه مندی
Add to cart
نمایش سریع
مقایسه
بستن

خواب های زنی مرده محمدرضا براری

شعر سپید
ریال400.000
روی بازوان خزر می ایستم اندام موج‌ها را فتح می کنم قلب گوش‌ماهی‌ها را خلوت نوعروسان دریایی را رفتارم مسیر
افزودن به علاقه مندی
Add to cart
نمایش سریع
مقایسه
بستن

هنوز…فرزان رادفر

شعر سپید, شعر کلاسیک
ریال2.200.000
فرياد زمين گفتم به زمين، ترا چه در ياد؟ گفتا كه به عمر رفته چون باد حيوان نزدم گزند اما
افزودن به علاقه مندی
Add to cart
نمایش سریع
تمام شد
مقایسه
بستن

یهودایی دیگر/ محسن ذبیح پور

شعر سپید
ریال400.000
  اراده‌ی خونین   قدرت مشتت را پرتاب کن در کوچه‌های خاموش در خیابان‌های خونین مبارزان مدال‌های افتخار را می‌فروشند
افزودن به علاقه مندی
Read more
نمایش سریع
post-office

ارسال پستی

به تمام نقاط کشور

help

پشتیبانی 24 ساعته

به غیر از ایام تعطیل رسمی

secure-payment

پرداخت ایمن

از طریق درگاهای بانکی

rocket

سرعت بالا

در انجام کارهای سافارشات

اپلیکیشن انتشارات

app-store-button.png
google-play-button.png
  • درباره انتشارات
    • درباره ما
    • تماس با ما
    • حریم خصوصی
    • کیفیت محصولات
    • ثبت آسان
    • سوالات متداول
  • دسترسی سریع
    • کتاب های عاشقانه
    • کتاب های داستانی
    • کتاب های آموزشی
    • کتاب های رسمی
    • کتاب های تاریخی
    • کتاب های دینی
  • خدمات مشتریان
    • ثبت اثر کتاب
    • مراحل ثبت کتاب
    • هزینه ثبت اثر
    • پیگیری سفارشات
    • تیکت های من
    • ارسال تیکت
  • راهنمای خرید
    • شیوه های پرداخت
    • نحوه ثبت سفارش
    • رویه ارسال سفارش
    • امکان پرداخت در محل
    • تحویل اکسپرس
    • تخفیفات ویژه سایت

تمامی حقوق برای سایت انتشارات محفوظ است - طراحی سایت تیم تی اف نت پلاس

  • منو
  • دسته بندی ها
منوی دسته بندی های خود را در تنظیمات پوسته -> سربرگ -> منو -> منو موبایل (دسته ها) تعیین کنید
  • صفحه اصلی
  • فروشگاه
  • وبلاگ
  • درباره ما
  • تماس با ما
  • لیست علاقه مندی ها
  • ورود / عضویت
سبد خرید
بستن

نشر شب چله_ فروشگاه آنلاین نشر شب چله Dismiss