Showing 37–48 of 82 results

سفر با قطاری که نیست/ حسین هلیل/ مترجم: دکتر اصغر علی کرمی

ریال800.000
کژتابی خارج از معنا   نوزاد گناه در زهدان مادرش آواز سرداد که خداوند در اعضای بدنش به دنبال ما

سنگ به سنگ / یون فوسه / مترجم: مهشید کشاورز

ریال900.000
دفتر شعر «سنگ به سنگ» یون فوسه، نخستین تجربه‌ی من در زمینه‌ی ترجمه‌ی یک اثر منظوم است. درست زمانی که

شب بود فرزان زارع

ریال400.000
“شب بود” کتابی‏ ست متشکل از برخی اشعار دو کتاب شعر فرزان زارع به نام‏های “یک سگ هار بی‏قلاده” و

شب والپورگیس یا گام‌های فرمانده/وندیکت یروفی‌یف/مترجم: دکتر علی تسلیمی

ریال1.100.000
دیباچه وِنِدیکت واسیلیِویچ یِروفی‌یِف (۱۹۹۰- ۱۹۳۸) در مسکو چشم به جهان گشود. پدرش در پاکسازی‌های کمونیستی زندانی گردید و شانزده

شباهت محمدرضا براری

ریال600.000
پروانه ‏ی مرده   فکر کردم مدادهایم را که بتراشم شعر بهتری می ‏نویسم   گمان کردم تنت را قاب

شکل‏ های امروز ترانه‏ نویسی _ جریان شناسی، سبک‌شناسی و آسیب‌شناسی یک قرن ترانه‌سرایی در ایران/ محمدرضا یار

ریال1.300.000
  کتاب حاضر تلاشی‏ ست برای دست یافتن به ویژگی‌های قابل دسته‌بندی از یک قرن ترانه‌سرایی در ایران. ازآنجاکه نمی‌توان

عاشقانه‌هاي بيدل دهلوي / فیض شریفی

ریال1.200.000
رفتيم به جايي كه خبر نيست خبر را   آن‌جا كه فشارد مژه‌ام ديده‌ي تر را پرواز هوس پنبه كند

عزلت ازلی/ فیض شریفی/اشعار سپید ـ نیمایی (سال 1402ـ1399)

ریال1.100.000
«من قهرمانی می‌خواهم که…»   من قهرمانی می‌خواهم که بیرق صلح را بردارد و نترسد من قهرمانی می‌خواهم که گیسوان

عشق پنهان/ ملّا دِمیرل مترجم: دنیا (معصومه) میرزایی

ریال550.000
وقتی گریه می‌کرد بچه‌ای ‏که هنوز چندماهه بود به او نگاه می‌کرد و اشک‌هایش مثل دانه‌های مروارید از چشم‌هایش جاری

عشق زیستن کمال یالچین مترجم: دنیا میرزایی

ریال1.100.000
متن کوتاه محصولات سایت در این بخش قرار میگیرد و تمامی محصولات این وب سایت با استفاده از فروشگاه ساز ووکامرس قرار گرفته است به راحتی میتوانید به دلخواه خود هر چقدر که بخواهید محصول در سایت اضافه کنید

غزل‌تریشه‏ های شاعران ایرانی/ فیض شریفی

ریال2.100.000
  آنتولوژی غزل کهن و معاصر   غزل را باید از رودکی، از «بوی جوی مولیان‎اش» …پی گرفت . بعضی«بوی

غزلیات کاظم شیعتی / کاظم شیعتی/همراه با نقد و بررسی فیض شریفی

ریال1.500.000
آوازهای ترد غزل   چشمی که نگاهم کرد، از روزن دریاها با آبی خود بردم، تا مأمن دریاها هرچند تب